_برفستان_صائب تبریزی
آرزو چند به هر سوی کشاند ما را؟
این سگ هرزه مرس چند دواند ما را؟
نخل ما را ثمری نیست به جز گرد ملال
طعمه خاک شود هر که فشاند ما را
ما که در هر بن مو کوه گرانی داریم
هیچ سیلاب به دریا نرساند ما را
بر سر دانه ما سایه ابری نفتاد
زور غیرت مگر از خاک دماند ما را
نامه ماست نهانخانه اسرار ازل
ظلم بر خویش کند هر که نخواند ما را
در نهال قد این جلوه فروشان مجاز
جلوه ای نیست که بر خاک کشاند ما را
عشق ما را ز دل و دین و خرد دور انداخت
تا به آن قافله دیگر که رساند ما را؟
نشد از ناخن تدبیر گشادی صائب
تا که زین عقده مشکل برهاند ما را؟
***
براي نمايش ادامه اين مطلب بايد عضو شويد !
اگر قبلا ثبت نام کرديد ميتوانيد از فرم زير وارد شويد و مطلب رو مشاهده نماييد !